آغاز دوران غيبت امام زمان(عج) براي پيروان مکتب اهل بيت(ع) دوره حساس و مهمي بود. زيرا از يک سو به دليل غيبت امام عصر(عج) فشار دستگاه خلافت عباسي بر شيعيان بيشتر شده بود و شيعيان به ظاهر احساس بي پناهي مي کردند و از سوي ديگر هجوم شبهات فکري و دسترسي نداشتن به امام(ع) به عنوان رکن رکين مکتب امامت و جا نيفتادن نظام مرجعيت و نواب عام امام زمان(عج) در ميان پيروان اهل بيت(ع)، شرايط حساس و شکننده اي را براي شيعيان به وجود آورده بود. وجود دوره اي به نام «غيبت صغري» در حدفاصل عصر حضور و آغاز غيبت کبري که در آن نايبان خاص امام زمان(عج) با امام عصر(عج) در ارتباط بودند و نامه هاي شيعيان را به آن حضرت و توقيع هاي امام زمان(عج) را به دست شيعيان مي رساندند، خود بهترين گواه دشواري شرايط شيعيان در آغاز دوران غيبت است البته امامان(ع) با ايجاد نظام وکالت و گسترش آن براي اين دوران زمينه سازي کرده بودند.
در اين ميان نقش فقها و محدثان شيعه در گذر سالم از اين گردونه حساس تاريخي نقشي بي بديل و بسيار برجسته و ستايش برانگيز است. هر چند که با کمال تأسف اين مقطع تاريخي و نحوه فائق آمدن عالمان شيعه بر تلاطم هاي اين دوران مورد تحليل و بررسي دقيق قرار نگرفته و ارزش کار بزرگ علما شناخته نشده است. يکي از فقها و محدثان برجسته اي که با جهاد علمي و تلاش هاي خستگي ناپذير خود در عبور شيعه از اين گذر سخت تاريخي نقش مهمي ايفا کرد، ابوجعفر محمدبن علي بن بابويه قمي معروف به شيخ صدوق است. شيخ صدوق که با دعاي امام زمان(عج) به دنيا آمد چنان منشاء خير و برکت در عالم تشيع و فرهنگ ايران زمين شد که پس از قرن ها هنوز آثار ارزشمند او يکي از پرمراجعه ترين و پرمخاطب ترين کتاب هاي شيعه به شمار مي رود و بسياري از آثار او مورد استفاده عام و خاص است. او در تدوين و تهذيب ميراث حديثي شيعه که از عصر حضور بر جاي مانده بود، نقشي به سزا داشت و از بنيان گذاران مکتب فقهي حديثي شيعه در آغاز عصر غيبت بود. کتاب هاي «ثواب الاعمال»، «عيون اخبار الرضا»، «علل الشرايع»، «امالي»، «خصال»، «کمال الدين و تمام النعمه»، «معاني الاخبار»، «الاعتقاد» و «من لايحضره الفقيه» از جمله آثار متنوع و گسترده شيخ صدوق است که براي همه کتاب خوانان به ويژه دين پژوهان و علاقه مندان کتاب هاي حديثي آشنا و مورد استفاده آنان است.
هر چند از سال تولد شيخ صدوق اطلاع دقيقي در دست نيست اما مشخص است که وي در خانواده عالم و متدين ابن بابويه که در قم سکونت داشت، در حدود سال ۳۱۱هـ.ق به دنيا آمد و دست کم مدت ۱۹ سال از دوران غيبت صغري را درک کرد. پدرش علي بن حسين بابويه که از علماي شيعه بود و از راه کسب و کار زندگي خود را اداره مي کرد، با دختر عمويش ازدواج کرد اما از او صاحب فرزندي نشد. از اين رو پس از به نيابت رسيدن ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي سومين نايب خاص امام زمان(عج) در عصر غيبت، طي نامه اي از او خواست تا از حضرت حجت(عج) درخواست کند که ايشان از خدا بخواهند فرزنداني فقيه به وي ارزاني دارد. امام(عج) نيز در پاسخ وي اين توقيع (پيام) را صادر کردند: شما از اين زن صاحب فرزندي نخواهي شد، ولي صاحب کنيزي ديلمي مي شوي که از او داراي دو فرزند فقيه خواهي شد. بدين گونه خداوند سه فرزند پسر به علي بن بابويه عطا کرد که دو نفر آنان فقيه و محدث بودند و محمد بن علي بن بابويه معروف به شيخ صدوق کوچک ترين آن ها بود. اين حادثه چنان درآن دوران شهرت يافت که عالمان برجسته شيعه چون نجاشي و شيخ توسي در آثار خود آن را نقل و بر شهرت آن بين مردم تاکيد کرده اند. نجاشي از غضائري نقل مي کند، از شيخ صدوق شنيدم که مي گفت: من با دعاي صاحب الامر متولد شده ام و به اين مسئله افتخار مي کرد. شيخ توسي نيز در کتاب «غيبت» بااشاره به اين که تولد شيخ صدوق با دعاي امام زمان (عج) ، ميان مردم قم مشهور است، مي نويسد: شيخ صدوق گفته است: بسيار اتفاق مي افتاد که ابوجعفر محمد بن علي اسود مرا مي ديد که به مجلس درس استادم محمد بن حسن بن وليد رفت و آمد مي کنم و اشتياق زيادي به کتب علمي و حفظ حديث دارم، مي گفت: جاي شگفتي نيست که چنين ميل و رغبتي به علم داري زيرا تو با دعاي امام زمان (عج) متولد شده اي.
دوره اي که شيخ صدوق مي زيست، در اصطلاح مورخان، عصر حکومت هاي متقارن نام دارد. به اين معنا که در اين دوره حکومت يک پارچه اي بر ايران بزرگ حکومت نمي کرد. اما بخش مرکزي آن که در قديم با کلمه «جبال» از آن ياد مي شد به همراه بلاد فارس و خوزستان وبغداد در دست آل بويه قرار داشت. اين دوره يکي از قرون طلايي تمدن اسلامي به شمار مي رود و عصر شکوفايي علمي تمدن اسلامي و حضور دانشمنداني چون فارابي، بيروني، بوعلي سينا و شاعراني چون رودکي و سپس فردوسي است. در چنين زمانه اي شيخ صدوق نشو و نما يافت و مدارج علمي را طي کرد تا جايي که آوازه علمي او به گوش رکن الدوله ديلمي حاکم ري و منطقه مرکزي ايران رسيد و از او براي هجرت به ري دعوت کرد. رکن الدوله حکمراني خوش رفتار و دانش دوست بود و وزيري چون صاحب بن عباد اديب و دانشمند برجسته ايراني داشت. اين حاکم بويه اي که يا شيعه مذهب بود و يا گرايش به آن داشت با حضور شيخ صدوق مجالس مناظره اي تشکيل داد که مشروح مناظرات وي در کتاب مجالس المومنين قاضي نورا... شوشتري ، نقل شده است. ارتباط توام با احترام ميان شيخ صدوق و رکن الدوله همواره برقرار بود و حتي شيخ صدوق کتاب ارزشمند «عيون اخبارالرضا»(ع)» را در پاسخ شعري که صاحب بن عباد وزير آل بويه در وصف امام رضا(ع) سروده بود تاليف و به او تقديم کرد.
يکي از ويژگي هاي اين دوران، وجود مدارس و مکاتب حديثي در نقاط مختلف جهان اسلام بود. شيخ صدوق که به دنبال گردآوري و تدوين و تنقيح ميراث حديثي شيعه بود، به مناطق مختلف اسلامي چون ماوراء النهر،بغداد،نيشابور و... سفر کرد و از عالمان اين ديار حديث فرا گرفت. اووقتي که به ماوراءالنهر سفر کرد،يکي از علما به او گفت زکرياي رازي کتابي در پزشکي با عنوان «طبيب من لا طبيب له» براي کساني که دسترسي به پزشک ندارند، تاليف کرده است و شما هم کتابي را براي کساني که دسترسي به فقيه ندارند، بنويس.شيخ صدوق نيز کتاب مهم و معتبر «من لايحضره الفقيه» را تاليف کرد که يکي از چهار کتاب معتبر حديثي شيعه به شمار مي رود.
پاسخ گويی به نيازهای فقهی شيعه يکي از فعاليت هاي اساسي شيخ صدوق بود و به تاليف «من لايحضره الفقيه» محدود نماند.پاسخ دادن به پرسش هايي که از شهرهاي مختلف اسلامي براي شيخ صدوق فرستاده ميشد،از جمله آن هاست.وي هم چنين کتاب«کمال الدين و تمام النعمه» را در راستاي شبهه زدايي از بحث غيبت امام زمان (عج) تاليف کرد و بدين گونه اعتقاد شيعيان به غيبت امام (عج) را تحکيم بخشيد. سرانجام اين فقيه محدث که لقب رئيس المحدثين نيز به او داده شده و حدود ۳۰۰ کتاب و رساله تاليف کرده است، در سال ۳۸۱ هـ . ق درگذشت و در شهر ري به خاک سپرده شد. هم اکنون آرامگاه وي زيارتگاه شيعيان است.